شاکی پرونده دختر جوانی بود که از سوی شوهر خواهرش مورد تعرض قرار گرفته بود.این دختر 25 ساله در شکایت خود به قاضی پرونده گفت: چند بار شوهر خواهرم مرا مورد تعرض قرار داد اما بخاطر خواهر سکوت کرده بودم
الهام گفت من مجرد و دانشجو هستم و 25 سال سن دارم ؛ ماجرا از آنجا شروع شد که یکبار در یک مهمانی خانوادگی بودیم که در آشپزخانه تنها بودم و مشغول آشپزی و ناگهان دیدم شوهر خواهرم به من نزدیک شد و مرا بوسید و به من اظهار علاقه کرد ؛ خیلی شوکه شده بودم و نمیدانستم چیکار کنم و فقط سریع آنجا را ترک کردم و به کسی چیزی نگفتم ؛ از آن ماجرا چند وقتی گذشت و یکبار که برای چند روز به خانه خواهرم که باردار بود و کمک لازم داشت رفته بودم یک شب سراغم آمد و وقتی من خواب بودم پیراهنم را بالا زده بود و داشت من را لمس میکرد که از خواب بیدار شدم و جیغ کشیدم که سریع فرار کردن و من دیگر می ترسیدم به خواب بروم از ترس اینکه مبادا باز بیاید ؛ بخاطر شرایط خواهرم و زندگی خوبی که داشت و میترسیدم زندگیش بهم بخورد از این ماجرا به او چیزی نگفتم حتی وقتی گفت چرا جیغ کشیدی به دروغ به او گفتم ترسیدم و کابوس دیدم . حتی یکبار دیگر در یه میهمانی دیگر به من نزدیک شد و از پشت مرا لمس کرد. در صورتیکه حتی بخاطر او لباس های باز نمیپوشم و خیلی رعایت میکنم ؛ حالا چند وقت هست که حتی از ترس تعرض وی به خنه خواهرم نمیروم
اما شوهر خواهرم دست بردار نیست و مدام با من تماس میگیرد و به من ابراز علاقه میکند و میخواهد وقتی خواهرم خانه نیست به خانه اشان بروم و با او رابطه جنسی برقرار کنم ؛ حتی تهدیدم کرده آبرویم را میبرد ؛ خیلی صبر کردم شاید اوضاع عوض شود اما باور کنید دیگر از دست کارهایش خسته شدم و میترسم بالاخره بلایی سرم بیاورد و از آبرویم هم میترسم بهر حال آدم وسوسه میشود . برای همین از او شکایت کردم
بعد از شکایت الهام مرد جوان بازداشت شد. اما متهم صبح دیروز در دفاع از خود به قضات گفت: من هرگز به زور این کار را انجام ندادم بلکه او خودش به من نزدیک میشد. شاکی که از شنیدن این حرف بشدت عصبی شده بود با رد این ادعا گفت: من به حدی از این مرد متنفرم که حاضر نیستم به او نگاه کنم. ضمن اینکه تا الان هم به خاطر رعایت حال خواهرم شکایت نکرده بودم